زاهدا من که خراباتی و مستم به تو چه؟
ساغر و باده بود بر سر دستم به تو چه؟
تو اگر گوشه ی محراب نشستی صنمی گفت چرا؟
من اگر گوشه ی میخانه نشستم به تو چه؟
آتش دوزخ اگر قصد تو و ما بکند
تو که خشکی چه به من ، من که تر هستم به تو چه؟
مطالب مرتبط
داستان زیبای “دعای مادر” ارسال نظر برای این مطلب
| این نظر توسط ماهور در تاریخ 1391/11/22 و 11:40 دقیقه ارسال شده است | |||
| این شعر از خیام نیست
از شخصی به نام "حسین دودی" هس حسین دودی شخصی بوده درویش مسلک و روحانی که بخاطر وضع اجتماعی رو میاره به شراب خواری که از شانسش همیشه گیر داروغه و گزمه میفتاده - یه سری میبرنش پیش حاکم شرع که اخوندی به نام اقا نجفی بوده و با حسین دودی دوست بوده - این ملا بعد از اجرای حد (شلاق زدن) یه لباس نو به حسین دودی میده که مثلا ناراحتی ای بینشون نباشه حسین هم شبش میره میشینه شراب میخوره و خلعتی اقا نجفی رو میندازه اونور- دوباره همون شب مست میگیرنش میبرنش پیش این اخونده- اقا نجفی سراغ لباسی که بهش داده رو میگیره که حسین دودی این شعر زیبا رو واسش میخونه جامه ي نو به میِ کهنه نهادیم گرو که میِ کهنه مرا بهتر از این جامه ی نو زاهدا ! بر من درویش میندیش و برو کِشته ی ما و تو معلوم شود وقت درو! روز بعد اقا نجفی میبینه حسین دودی دو تا کوزه شراب دستشه دستور میده کوزه ها رو بشکنن که حسین دودی مرتکب گناه نشه و حسین هم واسش این شعر زیبا رو میگه: زاهدا من که خراباتی و مستم به تو چه؟ ساغر و باده بود بر سر دستم به تو چه؟ تو اگر گوشه ی محراب نشستی صنمی گفت چرا؟ من اگر گوشه ی میخانه نشستم به تو چه؟ تو که مشغول مناجات و دعـــائی چه به من من که شب تا به سحر يکسره مستم به تو چه؟ آتش دوزخ اگر قصد تو و ما بکند تو که خشکی چه به من ، من که تر هستم به تو چه؟ پاسخ : نميدونم...از شعرش خوشم اومد گذاشتم....شما بهتر ميدونيد ماهور |
|||
| این نظر توسط محمد در تاریخ 1348/10/11 و 23:49 دقیقه ارسال شده است | |||
| سلام اگر بازی آنلاین دوست داری بازی زیبا و پرطرفدار مچ اندازی http://www.khavaranshop.com/gam.21.html لینکم کنی خوشحال می شم پاسخ : نه من بازی آنلاین نمیکنم.لینکتم نمیکنم. |
|||
اطلاعات کاربری
لینک دوستان
نظرسنجی
كدام رئيس جمهور بهتر بود؟
پیوندهای روزانه
آمار سایت
کدهای اختصاصی
پودر گیاهی ماریانا تنگ کننده واژن
----------------------